سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! به عزّت و جلالت سوگند، چنان تو را دوست دارم که شیرینی آن، در دلم استوار گشته است . هرگز جان های کسانی که تو را به یگانگی می پرستند، به این باور نمی رسند که تو دوستانت را دشمن می داری. [امام علی علیه السلام ـ در نیایشش ـ]

چشمه

مرد جوانی که مربی شنا و دارنده چندین مدال المپیک بود ، به خدا هیچ اعتقادی نداشت . او چیز هایی را که درباره خدا و مذهب می شنید مسخره می کرد .

شبی مرد جوان به استخر سرپوشیده آموزشگاهش رفت . چراغ خاموش بود ولی ماه روشن بود و همین برای شنا کافی بود .

مرد جوان به بالا ترین نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز کرد تا درون استخر شیرجه برود .

ناگهان ، سایه بدنش را همچون صلیبی روی دیوار مشاهده کرد . احساس عجیبی تمام وجودش را فرا گرفت . از پله ها پایین آمد و به سمت کلید بق رفت و چراغ ها را روشن کرد.

آب استخر برای تعمیر خالی شده بود .




زهرا ارشد بخش ::: چهارشنبه 87/12/7::: ساعت 7:52 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 8


بازدید دیروز: 10


کل بازدید :16672
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
زهرا ارشد بخش
سلام .خوشحالم که افتخار دادید که از وب من هم دیدن کنید . سعی دارم تا با قرار دادن داستان های کوتاه اما پر مغز هم سن و سال های خود را سرگرم و تکلیفم را هم انجام دهم چرا که داستان ها اغلب درون مایه دینی دارند . به امید رضایت مندی شمای عزیز
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<