یک جوان آمریکایی می گوید : از منطقه مسلمان نشینی عبور می کردم ، رسیدم به یک محله ای و توقف کردم دیدم شخصی با صدای زیبا کلماتی مانند : الله اکبر واشهد ان لا اله الا الله را می گوید و مردم هم فوج فوج به آن محل می آیند و کنار یکدیگر می نشینند و هر لحظه که می گذشت بر تعداد جمعیت افزوده می شد . به جمعیت نگاه کردم و دیدم شکلهای اینها با هم مختلف است . سیاه و زرد و سفید و همچنین لباسهایشان هم با هم فرق داشت و فقیر و غنی همه در کنار یکدیگر با صفا و صمیمیت قرار داشتند اینها عملی را با هم انجام دادند و بعد از کنار یکدیگر جدا شدند .